خانه / موسیقی / دانلود تمام آهنگ های محسن چاوشی سال ۹۶ ( بیوگرافی biography Mohsen Chavoshi )

دانلود تمام آهنگ های محسن چاوشی سال ۹۶ ( بیوگرافی biography Mohsen Chavoshi )

دانلود تمام آهنگ های محسن چاوشی سال ۹۶ ( بیوگرافی biography Mohsen Chavoshi )

آرشیو کامل تک آهنگ های جدید محسن چاوشی تا به امروز که در این پست بروز خواهد شد  و بیوگرافی و عکسهای محسن چاوشی  و همسرش  به همراه مصاحبه را در سایت دیلی مشاهده نمایید .


توجه در این پشت ابتدا به بیوگرافی محسن چاوشی و همسر و فرزند محسن چاوشی می پردازیم و در آخر آلبوم ها و تمامی آهنگ های محسن چاوشی هم به صورت پخش آنلاین و با بهترین کیفیت می توانید در دنیای موسیقی سایت دیلی  دانلود نمایید و در آخر نظر یادتون نره ……

دوران کودکی محسن چاوشی 

متولد  ۸ مرداد ۱۳۵۸  –  ۳۷  سال

خرمشهر، ایران

پیشه خواننده، آهنگساز، تنظیم کننده، ترانه‌سرا

سال‌های فعالیت ۱۳۸۲ تا کنون

سبک پاپ، راک، الکترونیک، ترنس، رگی و…

قد ۱۸۵ سانتیمتر

لقب آقای خاص

همسر اسپاکو یوسفی (۱۳۸۸ تا کنون)

فرزندان زانکو چاوشی

دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی


بیوگرافی محسن چاوشی
محسن چاوشی حسینی (متولد ۸ مرداد ۱۳۵۸ در خرمشهر) خواننده، آهنگساز، ترانه سرا و تنظیم‌کننده کردتبار سبک پاپ و راک اهل ایران است.

محسن چاوشی زادهٔ خرمشهر است و اصالتی کردتبار دارد.که با توجه به شرایط کاری پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن در خرمشهر متولد شد. وی فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر است بعد از اشغال خرمشهر در زمان جنگ، خانواده او به شهرهای کرمانشاه، مشهد و نهایتاً تهران مهاجرت کردند.

محسن چاوشی پس از دریافت دیپلم حسابداری و اتمام دوره سربازی، فعالیت حرفه‌ای خود را درزمینهٔ موسیقی در سال ۱۳۸۲ با آلبوم نفرین آغاز کرد و پس از اخذ مجوز در سال ۱۳۸۷ آلبوم یه شاخه نیلوفر را منتشر کرد. از وی تا کنون بیش از ۱۵۰ قطعه موسیقی شنیده شده‌است، که شامل ۱۱ آلبوم و نیز چندین تک آهنگ است.
وی خواننده و آهنگساز ترانه‌های فیلم سینمایی سنتوری ساختهٔ داریوش مهرجویی بود. چاوشی همچنین یک قطعه برای تیتراژ پایانی فیلم سینمایی لامپ ۱۰۰ به کارگردانی سعید آقاخانی خواند.

محسن چاوشی خواننده ترانه‌های سریال شبکه خانگی فصل دوم شهرزاد ۲ ساختهٔ حسن فتحی می‌باشد.
محسن چاوشی دربارهٔ نحوهٔ ضبط صدایش برای آهنگهای فیلم سنتوری می‌گوید: «چاره‌ای جز این نداشتم که در خانه و در یکی از اتاق‌هایمان کار ضبط را انجام بدهم. به کمک مادرم یک پتو را با میخ به جلوی پنجره زدیم و دیوارها را هم با پتو پوشانیدم تا صدا نپیچد. مادرم از اتاق بیرون رفت و با یک پتو از بیرون، در اتاق را پوشاند. خودم هم از این طرف در، یک پتو آویزان کردم تا بتوانم در نهایت فضایی را در اختیار داشته باشم که در آن بشود وکال گرفت. بعد از همه این ماجراها، پتو را کشیدم روی سرم و در همان شرایط خواندم و همه وکال را ضبط کردم. از زیر پتو که بیرون آمدم، «علی سنتوری» به دنیا آمده بود. همان نسخه هم نهایی شد و پخش شد»

محسن چاوشی بارها در برنامه سال تحویل دعوت شد و اولین باری که پذیرفت به طور ناگهانی سر برنامه حضور نیافت و احسان علیخانی مجری برنامه به طور رسمی از عدم حضور وی عذرخواهی کرد.
کنسرت محسن چاوشی

از زمان پخش نخستین آلبوم او «نفرین» تا به امروز، شایعات زیادی مبنی بر برگزاری کنسرت توسط چاوشی شنیده شده است و عده‌ای هم دست به سوء استفاده‌هایی این چنینی در این زمینه کرده‌اند. محسن چاوشی پس از کسب مجوز و در آستانه انتشار دومین آلبوم رسمی خود، در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ طی نامه‌ای به هوادارانش اعلام کرد که در حال جمع کردن بند و نوشتن پارت است و کنسرتی بعد از پخش آلبوم «ژاکت» برگزار خواهد کرد، اما بعد از گذشت مدتی از آن زمان و انتشار آلبوم این اتفاق رخ نداد و تاکنون نیز رخ نداده است. گفته می‌شد تا چندی پیش «شهاب اکبری» مسئول جمع کردن گروه برای چاوشی بود که احتمال دارد پیش از او فرد دیگری مسئولیت این کار را بر عهده داشته است. در حال حاضر نیز شایعه شده است که با بهروز صفاریان برای جمع‌بندی پارت کنسرت به مشارکت پرداخته است

شاید هیچ خواننده مطرحی پیدا نشود که با گذشت ۱۰ سال از مطرح شدن نام و فعالیتش، کنسرتی برگزار نکرده باشد. همین امر باعث شده عده‌ای بگویند چاوشی توان اجرای زنده را ندارد، اما خود او گفته بهتر از هر کسی در اجرای زنده مهارت دارد.
در اردیبهشت ۱۳۹۴، چاوشی در مصاحبه‌ای دربارهٔ عدم برگزاری کنسرت گفت: «در ایران کنسرت بیشتر شبیه جنگ شادی است تا کنسرت موسیقی، برف شادی می‌زنند و یکباره از توی جعبه در می‌آیند و روی سن ظاهر می‌شوند. صدابردار خوب هم که نداریم. برای همین در اغلب کنسرت‌ها نه هارمونی وجود دارد، نه آن صداهایی که لازم است مخاطب موسیقی از سازها بشنود و صدابرداری شود. فقط یک کار باری به هر جهت ارائه می‌دهند که من اهلش نیستم.»

ویدیو صدای زنده محسن چاوشی

محسن چاوشی تاکنون، به صورت تمرینی دو ترانه «زخم زبون» و «خاکستر» را به صورت زنده اجرا و ضبط کرده است. محسن چاوشی در تیرماه سال ۱۳۹۵ برای اولین بار قسمتی از قطعه متاسفام برات را به صورت زنده اجرا و در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد

حاشیه‌های محسن چاوشی

محسن چاوشی قرار بود خواننده تیتراژ فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا باشد،اما به دلیل اظهارات حاتمی‌کیا در نشست خبری فیلم چ که در این رابطه گفته‌بود «فیلم بسته شده بود و پس از آن، آقای چاوشی فیلم را دیدند. ایشان خیلی با چ ارتباط برقرار کرد و آن را دوست داشت و درنهایت هم قرار شد یک کار آزاد در این‌باره انجام دهد نه برای تیتراژ.»، محسن چاوشی در صفحه شخصی خودش نوشت «به دلیل طرح ادعاهایی سراسر وارونه و کذب دربارهٔ نحوه همکاری بنده با پروژه چ در نشست مطبوعاتی این فیلم در جشنواره، بهتر است کماکان سنتوری اولین و آخرین تجربه سینمایی‌ام باشد.»

در پی قرار گرفتن ریمیکس آهنگهای «قطار» و «عروس من» در نظرسنجی برنامه «هفت ترانه» شبکهٔ شما و همچنین پخش آهنگ «قطار» به عنوان تیتراژ برنامهٔ ساعت ۲۵، از شبکه پنج صدا و سیما، محسن چاوشی بیانیه‌ای را صادر کرد. وی نیز اعلام کرد: «برای پخش هیچ‌یک از قطعات آلبوم‌هایم از من اجازه گرفته نشده است».
محسن چاوشی برای اولین بار در طول سال‌های فعالیت خود، در میان مردم و در کنسرت مهدی یراحی در سال ۹۲ به عنوان مهمان حضور پیدا کرد که ویدئویی نیز از حضور وی انتشار یافت و جنجالی به پا شد.اگرچه تا پیش از این گفته می‌شد، محسن چاوشی چند بار به شکلی پنهانی به کنسرت‌های خوانندگان مختلف رفته است.
محسن چاوشی پیشنهاد همکاری در پروژهٔ «سنتوری مرد پاییزی» اثر داریوش مهرجویی (کارگردان بزرگ سینما) را به صورت غیرمستقیم و محترمانه رد کرد. وی با درخواست مبلغی عدم رضایت خود را به مهرجویی نشان داد که با واکنش شدید وی روبرو شد. جالب توجه است که پس از آن بهرام رادان (بازیگر نقش اول فیلم)، اردوان کامکار (نوازنده ساز سنتور) و یاس (خواننده بنام هیپ هاپ) نیز درخواست مهرجویی را برای حضور در این فیلم رد کردند.
در جریان فصل دوم برنامه استیج، شهرام آذر مدعی شد که محسن چاوشی صدایش را در دستگاه بازسازی می‌کند و این صدای خودش نیست. پس از این ادعا، محسن چاوشی پستی در اینستاگرامش منتشر کرد و در آن نوشت: «من غریبم و غریب را کاروانسرا لایق است.» او همچنین در کامنتی از هواداران خود درخواست کرد که به فردی که این ادعا را مطرح کرده بود، توهین نکنند. او همچنین دو ویدیو از آوازخواندنش منتشر کرد.

جوایز محسن چاوشی

در هفتمین دورهٔ جشنوارهٔ بین‌المللی «کرافیلم» در کراچی، پاکستان جایزه بهترین موسیقی متن فیلم به محسن چاوشی و اردوان کامکار برای فیلم سنتوری رسید.
در جشنوارهٔ «حافظ»، جایزهٔ بهترین موسیقی متن فیلم به محسن چاوشی برای فیلم سنتوری رسید.
در نخستین جشنواره سالانه موسیقی ما، در بخش مردمی، جوایز بهترین آهنگسازی پاپ، بهترین آلبوم پاپ (من خود آن سیزدهم)، بهترین ترانهٔ پاپ (غلط کردم غلط)، بهترین کاور آلبوم (کاور آلبوم من خود آن سیزدهم) و بهترین تیتراژ (واسه آبروی مردمت بجنگ، به همراهی فرزاد فرزین)، به محسن چاوشی تعلق گرفت.
برندهٔ تندیس بهترین قطعهٔ پاپ خارج از آلبوم موسیقی (برای قطعه «چشمهٔ طوسی»)، بخش کارشناسی، از سومین جشنوارهٔ سالانهٔ موسیقی‌ما در سال ۱۳۹۳
در اختتامیه سی و دومین «جشنواره موسیقی فجر» جایزه باربد بهترین آلبوم موسیقی پاپ به آلبوم «امیر بی‌گزند» محسن چاوشی تعلق گرفت.
تجلیل در چهاردهمین دوره همایش مولانا

اسپاکو یوسفی همسر محسن چاوشی اهل کجاست
اسپاکو یوسفی همر محسن چاوشی خواننده معروف ایرانی به دلیل داشتن نام خاصی که دارد همیشه در مورد اصالت وی و اینکه او اهل کجاست سوال هایی وجود داشت. همسر خواننده سریال شهرزاد با گذاشتن پستی در صفحه اجتماعی اش در مورد اصالتش بیشتر توضیح داد.

برای تمامی قومهای ایرانی احترام بسیار قائل هستم ، ولی محض اطلاع من ایرانی و از قوم با اصالت بختیاری و آریایی هستم و به جرأت میگم که یکی از افتخاراتم هست، درود بر تمامی قومهای خوب و فهیم وطنم قوم هایی که شعور احترام گذاشتن به دیگر اقوام را داشته باشند . برای کسانی که بارها پرسیده بودن من کجایی هستم….

ازدواج محسن چاوچی

محسن چاوشی در سال ۸۸ با اسپاکو یوسفی ازدواج کرد و صاحب یک فرزند پسر بنام زانکو است

مصاحبه با محسن چاوشی و زندگی با همسرش و فرزند پسرش
آقای چاوشی اگر موافق باشید از زمان تولد شروع کنیم. دقیقا چه سالی به دنیا آمدید و کجا؟
من هشت مرداد سال ۱۳۵۸ در خرمشهر کوچه شاهین زندگی به شط به دنیا آمدم و ۹ ماهه بودم که جنگ شروع شد. پدر و مادر من کرد هستند ولی به خاطر شغل پدرم که کارمند شرکت نفت بود، خانواده هم طبعا ساکن خرمشهر شده بودند. جنگ که شروع شد از خرمشهر بیرون آمدیم و جنگ زده ی این شهر و آن شهر شدیم و به قولی دوران جنگ زدگی خانواده ما هم از همین تاریخ شروع شد. آن دوران به صورت کوتاه مدت و بلندمدت به شهرهای مختلفی پناهنده شدیم. کرمانشاه، کرج، آبیک قزوین و تهران خیابان ولیعصر کوچه رشت. درنهایت سال ۶۲ رفتیم مشهد و تا بیست سالگی ساکن شهرک شهید بهشتی این شهر بودیم.

حالا چرا مشهد؟
این شهرک درواقع شهرک جنگ زده ها بود و مشهد هم به خاطر جغرافیایی و فاصله اش تا شهرهای آسیب پذیر، شهر امنی محسوب می شد.البته من که آن موقع کوچک بودم و تصویری از روزهای اول خاطرم نیست. به هر صورت من در همین شهرک پا گرفتم. بزرگ شدم، به مدرسه رفتم و همانطور که گفتم تا بیست سالگی همانجا بودم.
از تصویر حرف زدید. اولین تصویرهایی که از آن روزها دارید چه تصویرهایی است؟
ساختمان ها یا به اصطلاح بلوک های این شهرک پنج طبقه بودند و خانه ما بلوک ۱۶ آپارتمان ۴۵ بود. دقیقا آخرین خانه منتهاالیه بلوک. دقیقا بالای بالا. در هر طبقه ۹ واحد وجودداشت. شاید اولین تصویرهایم به چهارسالگی برگردد و این چیزهایی که می گویم. این شهرک نزدیک پادگان امام رضا بود و درست مشرف به فرودگاه. فرودگاه خیلی خیلی نزدیک بود. یعنی پشت بام که می رفتم می توانستم به راحتی هواپیماها را ببینم.
اولین چیزهایی که یادم می آید غذاهای مانده سربازها بود که هرشب با ماشین می  آوردند شهرک و همه کاسه به دست می رفتند غذا می گرفتند. همیشه از بالا این صحنه را نگاه می کردم. جنگ زدگی بود بالاخره. از بالا نگاه می کردم که این مراسم تقسیم غذاها را که واقعا شرایط و تصاویر خیلی خوب نیستند. این اولین تصویرهایی است که در ذهن من شکل گرفت.
خانواده ما خانواده ای هشت نفری بود. پدر و مادر و چهار پسر و دو دختر. من فرزند پنجم بودم و خواهر کوچکم که مشهد به دنیا آمد فرزند ششم خانواده.
از شرایط آن روزها می گفتید و اولین تصویرها…
شهرک، ۴۲ بلوک داشت که ۱۲ بلوکش مخصوص خانواده های دیگر بود. یعنی یک دیوار بین این دو دسته بلوک ساخته بودند. درواقع دیواری بود که خانواده های جنگ زده را یک طرف قرار می داد و خانواده های خاص دیگر را یک طرف دیگر. آن طرف بهشت بود و طرفی که بودیم جهنم. اول سیم خاردار بینمان گذاشتند و بعد دیوار ساختند بین این ۱۲ بلوک و بلوک های ما. من بیشتر اوقات می رفتم روی پشت بام و از بالا آن طرف را نگاه می کردم. آن طرفی ها پارک داشتند و زمین فوتبال و… خلاصه آنطرف دیوار خیلی جای سرسبز و قشنگی بود.

اما این طرف یک دوزخ تمام عیار بود. بلوک های قسمت ما از بلوک رو به رویی ما شروع می شد. از بلوک ۱۳ تا بلوک ۴۲٫ بعد از بلوک ۴۲ هم بازارچه ای بود که همه مایحتاجشان را از آنجا تهیه می کردند. یادم می آید که از شهرهای مختلفی جنگ زده این شهرک شده بودند. حتی از شهرهایی مثل قصر شیرین هم خانواده هایی بودند. همین طور از اهواز، خرمشهر و آبادان. البته بیشتر خرمشهری ها و آبادانی ها بودند و از اهواز جمعیت کمتری آنجا بود، چون اهواز به نسبت خرمشهر و ابدان زیاد آسیب ندید. کردها و حتی ترک های جنگ زده هم ساکن این شهرک بودند و خلاصه از هر طرفی کم و بیش آدم هایی گریخته از جنگ، دور هم جمع شده بودند و کنار هم زندگی می کردند.
پس از همان بدو تولد با آپارتمان نشینی بزرگ شدید…
بله ولی چه آپارتمان نشینی ای! آنجا فرهنگ آپارتمان نشینی و این جور حرف ها وجود نداشت. آدم هایی بودند که از شرایطی به ناچار به شهر دیگر و شرایط دیگری مهاجرت کرده بودند و داستان مهاجرت در هیچ شکل و زمینه ای داستان ساده ای نیست.
زندگی در شرایط جنگ زدگی، آنهم با این قشر مختلف و متنوع چه ویژگی هایی داشت؟
واقعا وضعیت عجیب و غریب و خاصی بود. مدام اتفاقات بد و تلخی رخ می داد که البته طبعی هم بود. مردم از شهرشان جدا شده بودند و غصه این را داشتند که آمده اند به شهر غربت. من آنجا بین عرب ها، عجم بودم و بین عجم ها عرب! دقیقا تا یک زمان طولانی بین این دو دنیا گیر کرده بودم. هیچ فرهنگی وجود نداشت و همه چیز در یک بلبشو می گذشت. فقر بیداد می کرد. کار و شرایط مساعدی نبود و به همین دلیل خیلی ها به سمت خلاف کشیده می شدند. واقعا خیلی جای کثیفی بود. پر از آشغال و… نه گاز داشتیم نه تلفن نه هیچ وسیله رفاهی دیگری.

آب را هم که می رفتیم از یک جای دیگر می آوردیم. روزی سه، چهار ساعت آب نداشتیم. جمعیت زیاد بود و آب، کم. پمپ هم جواب این همه خانواده را نمی داد و زمانی هم که آب بود تا طبقه پنجم که ما بودیم نمی رسید. مجبور بودیم آب را توی تشت و دیگ و این جور چیزها ذخیره کنیم. وقتی هم نفت می آمد یک صف طولانی شکل می گرفت که هیچ وقت تصویر این صف ها از یادم نمی رود. از وقتی یادم می آید با برادرها و پدرم سر صف نفت بودیم.
مثلا هفت، هشت ساله که بودم پیت های نفت را به صف می گذاشتیم و توی سرما می ایستادیم که نفت گیرمان بیاید و بعد هم باید پنج طبقه این پیت های سنگین را می بردیم بالا. فصل گرم سال هم سیلندر گاز یکی از دغدغه های اصلی بود. هر چندروز یک بار سیلند گاز می آوردند که آن هم بساطی داشت برای خودش. حالا که دارم فکر می کنم می بینم از وقتی خودم را شناختم چیزی که بیشتر از همه آزارم می داد دیدن فقر مردم بود. فقر فرهنگی، مالی، اجتماعی و…
کودکی چطور می گذشت؟
تنها سرگرمی ما فوتبال بود یا لاستیک تراکتوری… چیزی… را می چرخاندیم و یکی هم توی این لاستیک بود که اینقدر می چرخید تا در نهایت بالا می آورد و این تمام سرگرمی ما بود. خاک بازی و تیله بازی و این طور چیزها هم بود. یک بازی هم بود به اسم «روبّط». یک چیزی بود تقریبا مثل زوو… نمی دانم چه داستانی دارد که بچه های جنگ حافظه تصویری عجیب و غریبی دارند.
خلوت شخصی روزهای کودکی چطور می گذشت؟
ذهنم مدام درگیر این بود که چرا آدم ها اینقدر زودزود می میرند. مرگ خیلی آزارم می داد. شاید به خاطر فقر بود؛ اما به نظر من دق می کردند. از یک شرایط خیلی خوب به چنین شرایط بدی رسیده بودند. نه کار داشتند نه آینده درست و مشخصی؛ از طرفی واقعا نمی توانستند و نمی دانستند باید چه کنند.

فشارهای عصبی زیادی روی خانواده ها و مخصوصا مردهای خانواده بود و از شدت این فشارها و این فکرها که چطور دشمن آن ها را از شهر خودشان آواره کرده دق می کردند. واقعا شاید گفتنش ساده باشد اما در عمل و در موقعیت اصلا مساله ساده ای نبوده و نیست. جنگ زده ها به تعداد نفرات خانواده شان جیره می گرفتند. مثلا هر ماه به هر نفر ۳۵۰ تومان پول می دادند. این پول به کجا می رسید؟ یا اینکه خیلی چیزها مجانی بود اما این پول اصلا کفاف نمی داد، مخصوصا برای خانواده های پرجمعیت.
البته شاید تنها چیزی که این وضع را کمی قابل تحمل می کرد این بود که اوضاع تقریبا برای همه یکسان بود. اما مرگ این آدم ها برای من واقعا دردناک بود. بلوک ما کنار در شهرک بود و من تقریبا هر روز شاهد مراسم تشییع جنازه یکی از اهالی شهرک بودم. دیدن این تصاویر یکی از فراموش نشدنی ترین و تلخ ترین تصویرهای ذهن و زندگی من است.
غربت هم واقعا آزاردهنده بود. مردم بومی آنجا بگذاریم به این نتیجه برسیم که آنها هم حق داشتند. وضعیت هیچ کس آن زمان خوب نبود. خیلی ها ما را بی خانمان خطاب می کردند. به خاطر این اصطکاک ها درگیری هم زیاد پیش می آمد. خوب یادم هست مثلا وقتی میخواستم بروم نان بگیرم مادرم مدام نگران بود که سالم بر می گردم یا نه.
مدرسه کجا رفتید؟
هفت ساله بودم که رفتم مدرسه و نشستم سر کلاس اول. مدرسه ای بود در همان شهرک به اسم مدرسه «شهید جهان آرا». یکی از بلوک ها را تبدیل کرده بودند به مدرسه و بچه ها می رفتند آنجا و تا کلاس پنجم درس می خواندند.منهم تا کلاس پنجم همانجا درس خواندم.

فکر کنم خیلی بازیگوش و شیطان بودید، درست است؟
تا یک زمانی بازیگوش بودم و همه اش فکر بازی. درس نمی خواندم. کلاس پنجم ۲ تا تجدید آوردم. ریاضی و تاریخ. از اول تا سوم راهنمایی هم نزدیک ۱۰ تا تجدید آوردم و خلاصه درس ها را به زور قبول می شودم. به قول معروف ناپلئونی رد می کردم. اصلا دنبال درس نبودم. دغدغه هایم چیزهای دیگری بودند.
مثال چه دغدغه هایی داشتید در آن سن و سال؟
همین چیزها… سیاهی خانه ها. فصل سرما مردم برای اینکه خودشان را گرم کنند توی خانه پیت حلبی می گذاشتند و صندوق های چوبی را تکه تکه می کردند و می ریختند توی پیت حلبی و وسط اتاق آتش روشن می کردند تا گرم شوند. شوفاژ بود ولی آب خیلی کم فشارتر از این حرف ها بود که این شوفاژها را گرم کند. همیشه سقف خانه ها سیاه بود از دود این آتش های خانگی. خانه ها سیاه بودند.
چرا مشهد ماندگار شدید؟
جای دیگری نداشتیم برویم. یا نمی توانستیم. خرمشهر چیزی نداشت. همین الان هم خیلی وضعیت بسامانی ندارد.

موسیقی

از دوران راهنمایی علاقه شدیدی به گوش دادن موزیک پیدا کرد و رفته رفته با سازهای بچگانه و کیبوردی برای خودش اهنگ می زد و میخواند،

از فروش سیگار تا ادویه

بعد از رها کردن درس بخاطر شرایط سخت خانوادگی به دور از چشم آنها شروع به کار کرد از فروش ادویه و سوغاتی های مشهد بگیر تا کار کردن در کلاه دوزی تا فروش سیگار در محله های دور از خانه

سربازی و شروع فعالیت موسیقی

بعد از اینکه بزور سیکل گرفت به سربازی رفت، در خدمت جز یگات تشریفات موزیک دژبان شد که ساکسیفون آلتو می زد، آشنایی اش با چند نفر از بچه های فعال در حوزه موسیقی او را به استدیو های خانگی کشاند، در آنجا به پیشنهاد یک دوستی اهنگ کفتر چاهی را خواند و بعد از مدتی چند کار از اشعار مریم حیدرزاده و حمید مصدق رو در قالب آلبومی تهیه کردند و برای مجوز به وزارت ارشاد بردند که آنجا بدلیل استاندارد نبودن اثر رد شد ولی اتفاقی کار پخش شد و روی اینترنت رفت و همین شد که او یکبار صدایش شناخته و معروف شد

محسن چاوشی و همسرش عکس سلفی جدید


همسر محسن چاوشی  و فرزندش



عکس فرزند پسر محسن چاوشی


محسن چاوشی و مادرش

محسن چاوشی و پدرش

تمام آهنگ های محسن چاوشی از سال ۸۲ تا سال ۱۳۹۶

دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام بیست هزار آرزو


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی و سینا سرلک به نام فندک تب دار


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام گلدون


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام زندان


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دل خون


دانلود ریمیکس جدید محسن چاوشی به نام امیر بی گزند


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام ماه پیشونی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام پسرم


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دیوونه


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام خداحافظی تلخ


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام ماه پیشونی ۲


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی و سینا سرلک به نام افسار


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام قلاش


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام شهرزاد


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام کجایی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام به رسم یادگار


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام همخواب


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام بید بی مجنون


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام بی قرار


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی و سینا سرلک به نام مینا


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام مادر


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دیگه دوستم نداره


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام یوسف


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام پاروی بی قایق


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام این بود زندگی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام خواب


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام تنهاترین


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام قهوه قجری


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دزیره


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام جز


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام تفنگ سرپر


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام یه خونه کوچیک


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام کلنجار


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام وصیت


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام مترو


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام لباس نو


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام زندگی تحصیلات عالی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام ها


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دوست داشتم


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دیوار بی در


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام دلتنگی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام برقصی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی و سینا حجازی به نام خلیج ایرانی


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی و فرزاد فرزین به نام واسه آبروی مردمت بجنگ


دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام چشمه ی طوسی




پیشنهاد سایت دیلی :
دانلود تمام آهنگ های تیتراژ فصل دوم سریال شهرزاد ۲ با صدای محسن چاوشی
دانلود آهنگ جدید شاد و غمگین
دانلود تمام آهنگ های حامد همایون
دانلود تمام آهنگ های محسن یگانه
دانلود تمام آهنگ های مهدی احمدوند
خلاصه داستان و قسمت آخر فصل دوم سریال شهرزاد ۲ + عکس و بیوگرافی بازیگران

دانلود تمام آهنگ های محسن چاوشی سال ۹۶ ( بیوگرافی biography Mohsen Chavoshi )

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme