خانه / دین و مذهب / متن روضه شب پنجم محرم

متن روضه شب پنجم محرم

نوحه‌ها و روضه شب پنجم محرم به برادر زاده امام حسین (ع) عبدالله بن حسن (ع) اختصاص دارد. عبدالله بن حسن (ع) فرزند کوچک امام حسن (ع) بود که در واقعه عاشورا حضور داشت و در سن نوجوانی به دست لشکر یزیدیان در میدان جنگ به شهادت رسید.
محرم

محرم

متن نوحه شب پنجم محرم – واحد – مهدی میرداماد

حال دل خیلی خرابه، کار دل ناله و آهه
شب پنجم محرم، دل ما تو قتلگاهه
چقدر تیر، چقدر سنگ، چقدر نیزه شکسته
روی خاک، تو موجی از خون، یوسف زهرا نشسته
یا حسن غریب مادر
اون کیه میره تو گودال، گمونم یه نوجونه
مثه بچه شیر می‌مونه، وقتی که رجز می‌خونه
میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید
سی هزار گرگ دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید
از امامش مثه مادر، تو بلا دفع خطر کرد
جلوی طوفان شمشیر، لاله دستشو سپر کرد
یا حسن غریب مادر
توی خون داره می‌خنده، عمو جون دیدی که مَردَم
اگه تو خیمه می‌موندم، جون عمه دق می‌کردم
خدا رو شکر نمی‌مونم، تو غروب قتل و غارت
مثه بابام نمی‌بینم، سوی ناموسم جسارت

نوحه شب پنجم محرم – زمینه

به اسم مادرت قسم
برا عمو دلواپسم
عمه برام دعایی کن
به قتلگاه دیر نرسم
رجز رو لبهام یا حسنه
نوبت علمداریه منه
مگه مرده باشم که سر از تنت جدا شه
مگه مرده باشم که سرت رو نیزه جا شه
مگه مرده باشم که رقیه بی باباشه
باید تو رو یاری کنم
هر جوری هست کاری کنم
وقتشه که پیش بابام
من آبروداری کنم
بعد داداشم من‌ای عمو جونم
دیگه نمی‌خوام زنده بمونم‌
نمی‌خوام ببینم تنتو به زیر مرکب‌
نمی‌خوام ببینم غارت حرم رو امشب‌
نمی‌خوام ببینم به اسیری میره زینب
تو لحظه‌های آخرت
تو قتلگاه مادرت
تو آغوش تو جون می‌دم
مثل علی اصغرت
برای تو دستام یه سپره
یه نفرم اینجا یه نفره
بمیرم عمو جون شده کربلا مدینه
بمیرم عمو جون که تنت روی زمینه
بمیرم عمو جون پا میزاره روی سینه
محرم

محرم


متن نوحه شب پنجم – زمینه – کریمی‌

ای همه دین من،‌ ای شه بی کفن
من هلاک تو و تو همه عشق من (۲)
من حسینی ام و کربلایم وطن‌
ای شهید خدا، کشته گریه‌ها
مرهم سینه ها، با همه سینه زن
یابن خیرالنساء، زاده مرتضی
سبط پاک نبی، روح و جان حسن
حسین حسین…‌ای همه دین من،‌ای شه بی کفن
من هلاک تو و، تو همه عشق من (۲)‌
ای شهیدان تو، جمله عیسی دم و
جای جولان تو، عرصه عالم و
مهر تو تا ابد، مهر آدم شدن
بسم اله‌ ای روح البقا
بسم اله‌ ای شیرین لقا
بسم اله‌ ای شمس الضحی
بسم اله‌ ای عین الیقین (۲)
سلام بر تو و به نازنین پیکرت
سلام ما بر تو و به اصغر و اکبرت
سلام ما بر تو به خواهر مضطرت
سلام ما بر تو و امیر آب آورت
بیا و دریاب مرا، امیر و سلطان من
تویی تو ارباب من، تو یی تو مهتاب من
تویی می‌ناب من به عشق تو می‌شوم با جهان تن به تن
بسم اله‌ ای روح البقا
بسم اله‌ ای شیرین لقا
بسم اله‌ ای شمس الضحی
بسم اله‌ ای عین الیقین (۲)
این کیست این، این کیست این
این عشق طوفانی است این
این گوهر جانی است این
این ذکر ربانی است این
این کیست این، این کیست این
این عشق طوفانی است این
این جان جانانی است این
آیات قرآنی است این
بسم اله‌ ای خون خدا
بسم اله‌ ای شهد بلا‌
ای ساکن کرب و بلا
یابن امیرالمومنین
بسم اله‌ ای روح خدا
بسم اله‌ ای شهد بلا‌
ای ساکن کرب و بلا
یابن امیرالمومنین
یا حسین یا حسین

متن نوحه و روضه شب پنجم محرم – واحد سنگین – محمد کریمی

رها کن دستم عمه جانم
ببوسم پایت مهربانم
از آن می‌ترسم وا بمانم، واویلا
یتیمم قلبم را مسوزان
علی اصغر هم رفته میدان
فقط من ماندم دیده گریان، واویلا
رها کن دستم عمه جانم
ببوسم پایت مهربانم
از آن می‌ترسم وا بمانم، واویلا
یتیمم قلبم را مسوزان
علی اصغر هم رفته میدان
فقط من ماندم دیده گریان، واویلا
واویلا، عمویم شده بی کس و بی یاور
زده حلقه گرد عمویم لشکر.
مزن عمه بر سر
من از تبار، شاه مدینه ام
عقده کوچه مانده به سینه ام
به خیمه آیم‌ای بی قرینه ام
یابن زهرا مظلوم کربلا…
به بالای تل قد کشیدن
صدای آهت را شنیدن
ز. خیمه تا مقتل دویدن، واویلا
مسیر گودالت شلوغ است
دگر چشمانم بی فروغ است
که گفته این روضه دروغ است، واویلا
واویلا، چرا گیسویت دست این و آن است
به زیر لگد آیه قرآن است
ز. تن خون روان است
ز. سینه آه، هل من معین مکش
میان قتل، آهی حزین مکش
محاسنت را روی زمین مکش
یابن زهرا مظلوم کربلا…

متن نوحه شب پنجم محرم – واحد سنگین – صمیمی

یادگار حسن تشنه لب عبداله ام
جان نثار ره مکتب ثاراله ام
در هوای عمو، جان فدای عمو
وا شهیدا وا غریبا
یا حسن یا حسین، یا حسن و حسین
وا شهیدا وا غریبا‌
می‌شوم من فدا به راه دین خدا
نشوم لحظه‌ای من ز عمویم جدا
این من و جان من، عهد و پیمان من
وا شهیدا وا غریبا
جای بابا بکش دست نوازش سرم
که دلم خون شده ز دوری دلبرم
خسرو عالمین،‌ ای عمو جان حسین
وا شهیدا وا غریبا
یا حسن یا حسین، یا حسن و حسین
وا شهیدا وا غریبا

متن روضه شب پنجم محرم – واحد سنگین – کریمی

سر می‌نهد تمام فلک زیر پای او
دل می‌برد ز اهل حرم جلوه‌های او
عبداله است و ایل و تباری کریم داشت
با این حساب عالم و آدم گدای او
انگار قاب کوچکی از عکس مجتبی
هر لحظه می‌تپد دل زینب برای او
او حس نمی‌کند که یتیم است و خون جگر
تا با حسین می‌گذرد لحظه‌های او
بالاتر از تمامی افلاک می‌نشست
وقتی که بود شانه عباس جای او
نیمش حسن و نیمه دیگر حسین بود
بوی مدینه می‌رسد از کربلای او
مثل رقیه روح و روان حسین بود
او همچو عمه دل نگران حسین بود
اگر شرم از خیر البشر دارید
از محشر کبری خبر دارید
دست از سر عموم بردارید
این که دارید تشنه می‌کشید عمومه
رهاش کنید مُثله کشته حرومه
کار عموم با همین زخما تمومه
رو زمین غرق خون و بی جونه
بدنش زیر زخم‌ها پنهونه
بخدا که زنده نمی‌مونه
چیکار کنم کاریه تموم زخمهاش
چیکار کنم این نفس‌ها بی دوومه
کار عموم با همین زخما تمومه
زیر سر نیزه‌ها و شمشیره
تموم جوشنش پر از تیره‌
نمی‌بینید که داره می‌میره
این خسته پر شکسته رو ببینید
این کشتی غرق در خون روبرومه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme