خلاصه داستان و دانلود فیلم ماجرای نیمروز + بیوگرافی بازیگران
خلاصه داستان و نقد فیلم ماجرای نیمروز را در دنیای فیلم سایت دیلی مشاهده نمایید .
کارگردان:محمدحسین مهدویان تهیه کنندگان:سید محمود رضوی
بازیگران: مهرداد صدیقیان، احمد مهرانفر، هادی حجازی فر، مهدی زمین پرداز، حسین مهری، محیا دهقانی، لیندا کیانی، امیراحمد قزوینی، امیرحسین هاشمی و جواد عزتی با حضور مهدی پاکدل
سایر عوامل: محمد حسین مهدویان و ابراهیم امینی، فیلمنامهنویس، مدیر فیلمبرداری، هادی بهروز، طراح گریم، محسن دارسنج، طراح صحنه و لباس، بهزاد جعفری، صدابردار، هادی ساعد محکم، مدیر تولید، سعید شرفی کیا، جلوههای ویژه:محسن روزبهانی، برنامه ریز، وحید کاشی، دستیار اول کارگردان، عبدالرحیم صاحب الفصول، عکاس، سحاب زری باف، مشاور رسانه ای، بیتا موسوی، مجری طرح، کامران حجازی و به تهیه کنندگی سید محمود رضوی – محصول موسسه سیمای مهر
داستان فیلم: در محلههای پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیایانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟
نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
به نقل از ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان با حضور کارگردان، سیدمحمود رضوی تهیهکننده، مهرداد صدیقیان، مهدی پاکدل، هادی حجازیفر، جواد عزتی، احمد مهرانفر و لیندا کیانی بازیگران، هادی بهروز مدیر فیلمبرداری، حبیب خزاعیفر آهنگساز، محسن دارسنج طراح گریم، سجاد پهلوانزاده تدوینگر و ابراهیم امینی فیلمنامهنویس و بازیگردان با مدیریت محمود گبرلو برگزار شد.
در ابتدای نشست محمدحسین مهدویان که در فیلم قبلی خود نیز قصهای در بستر تاریخی را روایت کرده بود، گفت: یکی از علاقهمندیها من تاریخ و مخصوصا تاریخ معاصر است که فکر میکنم سینمای ما حق مطلب را به تاریخ ادا نکرده است. به همین دلیل اگر شرایط باشد دوست دارم در زمانهای تاریخی مختلف فیلم بسازم، با اینکه ساخت فیلم تاریخی که با مردم ارتباط بگیرد، کار سختی است. هنوز مشخص نیست در آینده در چه فضا و ژانری فیلمسازی کنم.
این کارگردان درباره ساختار منسجم فیلمش اظهار کرد: ما گروهی هستیم که سینما را جدی گرفتهایم و برای مان جزییات چیزی که قرار است روی پرده برود، اهمیت دارد و از کنار آن ساده نمیگذریم.
مهدویان در پاسخ به این سوال که چقدر به دیده شدن فیلمش در دیگر کشورها فکر میکند، عنوان کرد: نکتهای که وجود دارد این است که سینمای جهان هم باید تمایل داشته باشد فیلم ما را ببیند، ما هم دوست داریم این اتفاق بیفتد و مشخصا درباره این فیلم از ابتدا با آقای رضوی بحث این را داشتیم که با استاندارهای جهانی آن را بسازیم.
وی ادامه داد: ما میخواستیم فیلم خوب با یک قصه داخلی بسازیم و همانطور که ما فیلمهای کشورهای دیگر را میبینیم و با تاریخ و قصههای آنها آشنا میشویم، امیدوار باشیم آنها هم فیلم ما را ببینند و با تاریخ معاصر ما آشنا شوند.
این کارگردان که به همراه ابراهیم امینی نویسندگی اثر را نیز بر عهده داشته است، درباره پژوهش این اثر سینمایی اظهار کرد: با توجه به اینکه ما پیش از این هم درباره این تاریخ و این فضا تحقیقات و پژوهشهایی را داشتیم، اما حضور آقای رضوی که به واسطه فیلم سینمایی «سیانور» ارتباطاتی را داشتند، امکان تحقیقات و پژوهشهای بیشتری هم برای ما به وجود آمد.
این کارگردان تاکید کرد که پژوهش در این فیلم بحث بسیار مهمی بود، چون خودشان در آن مقطع زمانی حضور نداشتند و باید همه نکتهها را بررسی میکردند. مهدویان با اشاره به اینکه به دلایل امنیتی از نامهای برخی افراد در فیلم استفاده نشده است، بیان کرد: در فیلم کاراکترهایی داشتیم که مابهازای واقعی آنها حضور دارند و ما از آنها الهام گرفتهایم و در روند داستان تنها دراماتیزه شدهاند. ملاحظات امنیتی هم بیشتر از این جهت است که این افراد با مشکلی روبرو نشوند.
در «ماجرای نیمروز» هادی حجازیفر بازیگر نقش حاج احمد متوسلیان در فیلم قبلی مهدویان نقش یک مامور عملیاتی را بازی میکند، این کارگردان درباره انتخاب حجازیفر برای این نقش که شباهتهایی به حاجاحمد نیز داشت، توضیح داد: زمانیکه با آقای امینی در حال نگارش متن بودیم و کاراکتر کمال را شکل میدادیم، به این فکر کردیم که کمال شباهتهای زیادی به حاجاحمد دارد و همانجا فکر کردیم بهترین انتخاب هادی حجازیفر است. البته در فیلم هم نشانهای را برای خودمان گذاشتیم؛ ورود کمال به داستان با هلیکوپتری که در منطقه جنگی است، برای ما شبیه به این است که حاجاحمد از آن داستان به این قصه آمده و خلق و خوی خودش را هم آورده است.
مهدویان در ادامه با بیان اینکه این فیلم یک قهرمان ندارد، ادامه داد: گاهی با خودم فکر میکنم ای کاش برای بازیگری جایزه گروهی هم داشتیم! در «ماجرای نیمرزو» پنج قهرمان داریم که در کنار یکدیگر حرکت میکنند و دغدغه ما این بود همه آنها با هم دیده شوند.
وی همچنین از اولین تجربه کاریاش با بازیگران چهره نیز صحبت کرد و گفت: این تجربه برای من خیلی خوب بود و بچهها عالی بودند، حتی آنهایی که نقش کوتاهی در فیلم داشتند همه تلاششان را کردند که بهترین باشند و از همین رو همه آنها شایسته تقدیر هستند.
هادی بهروز که مدیر فیلمبرداری این اثر سینمایی است، در «ایستاده در غبار» هم با مهدویان همکاری داشته و تاکید میکند که با توجه به مقطع زمانی که انتخاب کرده بودند، تصمیم این بود که باز هم از فیلمبرداری نگاتیو انجام دهند که بعد از تجربههای قبلی رسیدن به بافت مورد نظر برایشان راحت بود.
ابراهیم امینی که در کنار مهدویان فیلمنامهنویسی اثر را بر عهده داشته نیز به نقش پُررنگ تحقیق و پژوهش در فیلم اشاره کرد و گفت: به دلیل تحقیقاتی که از قبل در این زمینه انجام داده بودیم، چیزهایی را میدانستیم اما برای نوشتن فیلمنامه آقای روزیطلب و آقای مرتضی اصفهانی کمک زیادی به ما کردند و حتی به اطلاعاتی دست پیدا کردیم که کمتر منتشر یا دیده شده بودند.
مهدی پاکدل که در «ماجرای نیمروز» نقش کوتاه و منفی بازی کرده، درباره قبول چنین نقشی توضیح داد: باور کنید اگر فیلمنامه را به من میدادند و میگفتند خودت یک نقش را انتخاب کن، قطعا مسعود کشمیری را انتخاب میکردم، چون این کاراکتر بازیگری میخواست و با وجود کوتاه بودن دلم میخواست آن را بازی کنم.
نقد فیلم «ماجرای نیمروز» در برنامه هفت
**فراستی: بنظرم فیلم از فیلم قبلی این کارگردان که اصلا فیلم خوبی نبود، جلوتر است. یعنی دوربین با همان سبک مستندگونه کار خودش را می کند و پخته تر شده است. حتی می تواند در جاهایی بازی بگیرد.
کارگردان دست روی مسئله ای گذاشته که نسل امروز اصلا در جریان آن نیستند. اساسا روی با بچه های داخل نظام کار می کند. در این برخورد این بچه ها را کمی به ما نزدیک می کند. موفق می شود سمپاتی کند اما هیچ کدام را شخصیت نمی خواهد بکند یا نمی تواند بکند.
فیلم خشونت آن دوران را نمی تواند ترسیم کند. یعنی به لحاظ سیاسی معتقدم مجاهدین در آن زمان توانستند این خشونت را هم به نظام و هم به مردم تحمیل کنند. و چون این خشونت را درنمی آورد به نظر فضا خیلی جدی نیست. این کمی با واقعیت تطبیق نمی کند و این خودداری برای آن دوران نیست. بنظرم در این تحقیق اینجاست که در نمایش بچه ها دچار اشکال می شود.
درباره سر دیگر دعوا یعنی بچه های آن طرف و موسی خیابانی و… تقریبا هیچ چیز نشان نمی دهد. اینجا مشکل ایجاد می شود. وقتی یک سر دعوا لانگ لانگ است و چیزی از آن نمی بینیم. لذا مخاطب با آن ارتباط برقرار نمی کند. سعی می کند درگیری ها را دراماتیزه نکند و مستندگونه تر نشان دهد. تیپ هایی که از بچه های این سمت می سازد، قابل قبول و باور هستند.
**قطبی زاده: البته ما تاثیر این خشونت را در جامعه و افراد فیلم می بینیم. شخصیت فرعی فیلم یعنی مسعود درحقیقت شخصیت لطیف دموکرات منش روشنفکر فیلم است که وقتی کشته شدن برادر خود را به شکل قصابی می بیند، در سکانس پایانی فیلم می گوید هرچه زودتر بریزید و بکشید. این یعنی او متاثر از فضای خشونت فیلم شده است.
من بحثم درباره این فیلم دو بخش دارد. بعد از «ایستاده در غبار» همیشه این توانایی از این فیلمساز جوان برای من غبطه برانگیز بود که چطور می تواند این چنین وقایع را دراماتیزه کند، به گونه ای که هیچ دخلی در واقعیت نبرد؟ وقتی ساعتی پیش «ماجرای نیمروز» را دیدم و هنوز همراهم است و فیلم فوق العاده ای بود، به این نتیجه رسیدم این ویژگی در ذات این جوان است و به شدت سینما و درام را می شناسد و می فهمد چه چیز را از تاریخ باید بلد کند.
همه بازیگران فیلم در نقش های مختلف تیپ های منحصر بفردی هستند که همگی از تاریخ سینما می آیند. چه توازن خوبی در ریتم فیلمنامه داریم. حتی ۵ دقیقه فیلم آرام نمی نشیند. منحنی درام چنان نشسته است که بدون هیچ بازیگر فوق ستاره، نمی توان چشم از فیلم برداشت.
قابلیتی که سازنده اثر دارد فقط ۱۰ درصد این فیلم است و باقی اجرا این فیلم است. برسیم به اجرا. مهدویان در اجرا یک نوع فاصله گذاری دارد. این فاصله گذاری هم در فرم و هم در قصه است. او بدون آنکه به ابعاد تراژدیک واقعه خیلی نزدیک شود، احساسات مخاطب را به قلیان درمی آورد. در عین حال در عین مینیمالی و سادگی، هم تراژدیک است و هم حماسی.
دوربین دائما در جنبش و حرکت است. کارگردان در هدایت بازیگر نیز از احساس گرایی پرهیز می کند چون هدف بزرگتری دارد. در میزانسن تصویر، همواره خطوط افقی و عمودی بیداد می کند. این فاصله گذاری ضمن اینکه برای گذر از راکورد تصویری ۳۰ سال پیش است و به سختی می تواند مشکل طراحی صحنه گرفت، در قصه نیز این رخ می دهد. قصه پردازی به لحاظ تصویر. مهرداد صدیقیان دلبسته دختر است. اما در تمام فیلم مدام سعی می کند این دلبستگی به دختر و این تعهد به مجموعه را به کشمکش درونی تبدیل کند. در عین حال یک شخصیتی که از قله ها آمده حالا مجبور است در شهر محبوس شود. در حرف زدن حجازی فر، چهره و نوع بازی ها این خشونت ذاتی را می بینیم.
چقدر، چقدر و چقدر جای تبریک دارد که یک کارگردان با این میزان جاه طلبی فیلمبرداری را آورده که من اصلا او را نمی شناسم. این اتفاق درباره باقی عوامل اصلی این فیلم نیز وجود دارد. این فیلمساز مورد علاقه من است که این میزان جاه طلبی را به رخ می کشد و به همه عواملش گفته بیایید و عرض اندام کنید و بدین شیوه نسل جدیدی از بازیگران را معرفی می کند.
**فراستی: اتفاقا اساس مشکل من بر سر درام است. بنظرم مهدویان اصلا درام را قبول ندارد. علت این فاصله گذاریش هم این است که به لحظه سینمایی قبول دارد و در برخی لحظات مجبور است به درام روی بیاورد اما قبول ندارد. پشت سبک مستندی هم می ایستد و مخفی می شود که بدان تبحر پیدا کرده است. در سکانس آخر نه واقعه دراماتیزه می شود نه شخصیت ها. برای همین هم شخصیت ها از تیپ ها جلوتر نمی روند. اما او به زودی مشکل پیدا خواهد کرد. از سر این فیلم این مشکل بیشتر خواهد شد تا فیلم های بعدش.
وقتی شما یک واقعه ای را از تاریخ ایران که به شدت سیاسی است بیرون می کشید، یا باید آن را به ملودرام سطحی بی در و پیکر تبدیل کنی، یا باید حس ملودرام را مینیمال کنی و حس مستندش را بیشتر کنی. در این حالت اکشن ها به چیزی شبیه اکشن و واقعیت بدل می شود. وقتی اکشن را دراماتیزه نمی کنی، درواقع می گویی واقعیت ماجرا به همین سادگی است و ساده ست.
دوربین فیلم که اساسا مدیوم است، در برخورد با شخصیت ها لانگ است و سبب می شود نتواند جلو برود و واقعیت ها را در لحظه دراماتیزه کند. علی القاعده کارگردان نباید جلو برود و اشک شخصیت ها را برای ما نشان دهد، اما از دستش درمی رود و نشان می دهد.
در سکانس آخر نه در گرفتن این خانه ما نمی فهمیم در این خانه جانوران حرفه ای این کار هستند و این را نشان نمی دهیم. یعنی جغرافیای خانه درنمی آید. نمی فهمیم سر و ته و پشت بام این خانه کجاست و چگونه می توان بدان تصرف کرد! اجرای این سکانس خیلی بد است. و ناچار است خیابانی با یک تیر بمیرد و با یک نارنجک خانه فتح شود. این بحث اصلی است.
**قطبی زاده: این بحثی که تو می گویی می تواند از سمت من با زاویه مثبت بیان شود. ایده کارگردان این فیلم که قصه را هم شامل می شود، ایده پرهیز و اجتناب است. یعنی کاملا با یک فاصله مشخص سمت آدم ها می رود. احمد مهران فر کاملا یک رهبر است اما خلاف تمام رهبرانی که در فیلم های ایرانی دیده ایم. او به عنوان کسی که محور و مرکز یک تشکیلات امنیتی است آدمی است که می ترسد، اشتباه می کند و به اشتباه خود نیز به شکل بدی اعتراف می کند.
ایستاده برای انقلاب؛ نگاهی بر فیلم تحسین شده ماجرای نیمروز
علی کرمی: ماجرای نیمروز فیلمی است که بر خلاف خیلی از فیلمهای تاریخی، دارای لوکیشن های رئال و بازی های خوب و از همه مهم تر، روایتگری صادق برای تاریخ آن سال بود. شاید تنها ایرادی که بتوان برای این فیلم مطرح کرد، بحث تاخیر در شروع قصه است. نکته ای که در فیلم ایستاده در غبار هم بارز بود اما در این فیلم بهبود یافته بود.
ایستاده برای انقلاب؛ نگاهی بر فیلم تحسین شده ماجرای نیمروز/ علی کرمی
فیلم دوم مهدویان، حکایتی جذاب و دیدنی از اتفاقات سال ۶۰ و التهاباتی است که به خاطر طرح براندازی حکومت توسط گروه مجاهدین خلق در تهران و چندین شهر دیگر ایجاد شده بود.
ماجرای نیمروز فیلمی است که بر خلاف خیلی از فیلمهای تاریخی، دارای لوکیشن های رئال و بازی های خوب و از همه مهم تر، روایتگری صادق برای تاریخ آن سال بود. شاید تنها ایرادی که بتوان برای این فیلم مطرح کرد، بحث تاخیر در شروع قصه است. نکته ای که در فیلم ایستاده در غبار هم بارز بود اما در این فیلم بهبود یافته بود.
موضوع دیگری که باید بدان مطرح کرد، قدرت کنترل مخاطب در فیلم توسط مهدویان است. و به گونه ای فیلم خود را می سازد که هر جایی که بخواهد، مخاطب رامی خنداند و هر کجایی که بخواهد مخاطب را به فکر فرو می برد و این هنری است که کمتر کارگردانی در ایران از آن بهره می برد چرا که اکثرا در پی این هستند که با گفتن الفاظ و نوع بازی مخاطب را به خنده درآورند.
تمجید وزیر بهداشت از «ماجرای نیمروز»
دکتر سیدحسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، که امروز در سینمای رسانه ها حاضر شده بود، درباره فیلم «ماجرای نیمروز» گفت: «ماجرای نیمروز» فیلم بسیار خوبی بود و کسانی که انتظار دیدن این فیلم را داشتند، با فیلم خوبی روبرو شدند.
وزیر بهداشت گفت: تا به حال شش فیلم را در جشنواره دیدهام و به نظرم هنوز برای نظر دادن در مورد فیلمهای جشنواره زود است.
وی افزود: در بین کارهایی که امسال در جشنواره فیلم فجر دیده ام، یک مسئله برای من جای نگرانی و تأسف دارد و آنهم استعمال سیگار در بیشتر فیلم ها و توسط هنرپیشههاست.
ایستاده برای انقلاب؛ نگاهی بر فیلم تحسین شده ماجرای نیمروز
علی کرمی: ماجرای نیمروز فیلمی است که بر خلاف خیلی از فیلمهای تاریخی، دارای لوکیشن های رئال و بازی های خوب و از همه مهم تر، روایتگری صادق برای تاریخ آن سال بود. شاید تنها ایرادی که بتوان برای این فیلم مطرح کرد، بحث تاخیر در شروع قصه است. نکته ای که در فیلم ایستاده در غبار هم بارز بود اما در این فیلم بهبود یافته بود.
فیلم دوم مهدویان، حکایتی جذاب و دیدنی از اتفاقات سال ۶۰ و التهاباتی است که به خاطر طرح براندازی حکومت توسط گروه مجاهدین خلق در تهران و چندین شهر دیگر ایجاد شده بود.
ماجرای نیمروز فیلمی است که بر خلاف خیلی از فیلمهای تاریخی، دارای لوکیشن های رئال و بازی های خوب و از همه مهم تر، روایتگری صادق برای تاریخ آن سال بود. شاید تنها ایرادی که بتوان برای این فیلم مطرح کرد، بحث تاخیر در شروع قصه است. نکته ای که در فیلم ایستاده در غبار هم بارز بود اما در این فیلم بهبود یافته بود.
موضوع دیگری که باید بدان مطرح کرد، قدرت کنترل مخاطب در فیلم توسط مهدویان است. و به گونه ای فیلم خود را می سازد که هر جایی که بخواهد، مخاطب رامی خنداند و هر کجایی که بخواهد مخاطب را به فکر فرو می برد و این هنری است که کمتر کارگردانی در ایران از آن بهره می برد چرا که اکثرا در پی این هستند که با گفتن الفاظ و نوع بازی مخاطب را به خنده درآورند.
خلاصه داستان و دانلود فیلم ماجرای نیمروز + بیوگرافی بازیگران
خلاصه داستان و دانلود فیلم ماجرای نیمروز
فیلم ماجرای نیمروز
پیشنهاد سایت دیلی :
خلاصه داستان و دانلود فیلم فراری با بازی ترلان پروانه + بیوگرافی بازیگران
خلاصه داستان و دانلود فیلم بدون تاریخ،بدون امضا + بیوگرافی بازیگران